اصلاح نژاد گوسفند چیست و چگونه انجام میشود؟
اصلاح نژاد گوسفند مهمترین و اصلیترین کاری است یک دامدار برای افزایش بازدهی مزرعه یا گله خود میتواند انجام دهد. اصلاح نژاد دام به دامدار اجازه میدهد تا میزان تولید بره را افزایش داده، موارد مربوط به بیماریها شایع بین گوسفندان را کاهش دهد و قوچهای بهتری برای پرورش داشتی در اختیار داشته باشد. اصلاح ژنتیک در گوسفندان باعث میشود که بعد از گذشت چند نسل از آغاز این پروژه، تمامی دامهای حاضر در گله دارای نژاد مطلوب و ژنتیک مناسب شوند و بعد از آن صرفه اقتصادی ناشی از این کار به صورت تصاعدی افزایش پیدا کند.
در این مقاله سعی داریم موارد تاثیرگذار بر اصلاح ژنتیکی و چگونگی انجام این کار را به تفصیل بیان کنیم. با افشار ژن همراه باشید.
در ضمن اگر علاقهمند هستید که اطلاعات بیشتری درباره پرورش گوسفندان و مسائل مربوط به دامپروری داشته باشید، توصیه میکنیم که مقاله فصل جفت گیری در سیستم ستارهای پرورش گوسفند را مطالعه بفرمایید.
قبل از اینکه هر دامداری نسبت به تغییرات و اصلاحات ژنتیکی در گله خود اقدام کند، نیاز است که موضوعات دیگری را نیز مورد توجه قرار داده و آنها را در نظر بگیرد.
تغذیه اولین عاملی است که میتواند موفقیت و کیفیت باروری یک میش و حتی قوچ را تضمین کند. علاوه بر این مورد شرایطی نظیر آبوهوا و اقلیم، امکانات موجود در مزرعه یا گله، منابع خوراکی که در دسترس دامها است، نیروی کار موجود در مزرعه، شرایط بازار در آن منطقه و مدیریتی که بر گله یا مزرعه اعمال میشود نیز میتوانند بر کیفیت و میزان موفقیت باروری و تولیدمثل گوسفندان تاثیرگذار باشند.
لازم به ذکر است اهدافی که مزرعهدار یا دامدار برای دامهای خود در نظر میگیرد باید بر اساس برخی از شاخصها باشد. این شاخصها مواردی نظیر رشد مطلوب، نرخهای تولیدمثل دامها و ایجاد تعادل بین تولید بره، پشم و … باشد.
چگونگی انتخاب گوسفند برای اصلاح ژنتیک
بسیاری از افراد اگر بخواهند یک گله یا مزرعه را تاسیس کنند، یا گله و مزرعه خود را مورد بازنگری قرار دهند، هنگام خرید دام یا فیلتر کردن آنها، با معیارهایی چشمی مبنی بر زیبایی و درشت جثه بودن اقدام به انتخاب دام میکنند. در حالی که برای گزینش گوسفندهای داشتی اقدام به چنین کاری به تنهایی کافی نیست و باید موارد دیگری را نیز به دقت بررسی کرد. شاخصهایی مانند نرخ برهزایی، وزن از شیرگیریِ دامهای نژاد مد نظر و وزن و کیفیت پشم به دست آمده از این نژاد از جمله شاخصهایی محسوب میشوند که مهم هستند. از آنجایی که سنجش و اندازهگیری این شاخصها کاری دشوار است، بسیاری از دامداران از انجام آنها صرفنظر میکنند.
باید دقت داشت که برای اصلاح نژاد گوسفند مرحله اول این کار انتخاب نژاد بوده و گام بعد از آن اصلاح ژنتیک است. برای انتخاب گوسفند و در کل اصلاح نژاد دام باید موضوعاتی نظیر نژاد، چگونگی توسعه پیدا کردن سیستم جفتگیری، میزان بالقوه تولیدات دام، میزان تولید بره، پشم و … را در نظر گرفت. میزان و مقدار این موضوعات را مدیریتِ پرورشی که توسط مزرعهدار اعمال میشود، مشخص خواهد شد.
البته باید در نظر داشت انتخاب و اعمال کردن این صفات بسته به اهداف اقتصادیای که هر پرورشدهنده دارد، متفاوت خواهد بود. هر دامداری با توجه به هدفی که از پرورش گوسفند دارد روی برخی از این صفات تاکید خواهد داشت و انتخاب گوسفند برای گله خود را بر آن اساس انجام خواهد داد. البته اگر قرار است برای گله از برههای جدید، جایگزین انتخاب کند؛ مواردی مثل وراثتپذیری این برهها و ارتباط صفات آنها با هم باید مورد توجه قرار بگیرد.
صفات مورد نظر برای انتخاب و اصلاح نژاد گوسفند
نرخ تولیدمثلی یا وراثتپذیری، وزن از شیرگیری و رشدِ پس از گرفته شدن از شیر، از جمله صفتهای مهم و مورد توجه برای انتخاب برهها برای جایگزینی در گله است.
- نرخ تولیدمثلی یا وراثتپذیری و نقش آن در اصلاح نژاد دام
در مورد این صفت و انتقال آن در نسلهای آتی گوسفندان باید توجه داشت که چند قلوزایی صفت نیست که از طریق وراثت منتقل شود و میزان انتقال آن از این طریق بسیار پایین است. برای اینکه بتوان چنین صفتی را به نسلهای بعدی گله یا مزرعه منتقل کرد، نیاز است که در انتخاب برههای جایگزین دقت فراوانی به خرج داد. در واقع این کار نوعی اصلاح نژاد گوسفند خارج از فضای آزمایشگاه بوده که به صورت طبیعی و به مرور زمان و در طی چندین نسل اتفاق خواهد افتاد.
هنگام انتخاب بره برای جایگزینی در مزرعه برای اینکه بتوان گزینههای بهتری برای وراثتپذیری انتخاب کرد، میتوان از برههایی که به صورت دو قلو یا سه قلو به دنیا آمدهاند، این انتخاب را انجام داد. یا اینکه برهای از یک میش با نرخ باروری بالا را تعیین هویت کرد و آن را به دیگر گزینهها ارجح دانست. اگر بخواهیم درصد تاثیر وراثتپذیری بر احتمال انتخاب برههای جایگزین را تعیین کنیم، میتوان گفت این صفت باید به اندازه 15 درصد در انتخاب تاثیر داشته باشد.
برای آشنایی بیشتر با مبحث تعیین هویت دام، پیشنهاد میکنیم مقاله دامداری مدرن و نقش تعیین هویت دام در آن را نیز مطالعه کنید.
- وزن از شیرگیری
این عامل را باید به دو قسمت تقسیم کرد. اگر برهای در سن 60 روزگی از شیر گرفته شود، بررسی ویژگیهای آن برای جایگزینی در گله، زیاد معتبر نخواهد بود و در نهایت باید به میزان 10 درصد در پروسه انتخاب جایگزین تاثیر داشته باشد.
حال اگر در برنامه انتخاب، بره را در سن بالاتر از 100 روزگی از شیر بگیرند، میتوان میزان تاثیرگذاری و اعتبار صفات و ویژگیهای بره را به میزان 30 درصد محاسبه کرد. در هر کدام از این دو بازه که بره از شیر گرفته شود، باید وزن آن را سنجید، این شاخص میتواند عامل مهمی برای تخمین توانایی تولید شیر در آینده و همچنین توانایی رشد اولیه آن باشد.
استفاده از «وزن از شیرگیری» در سن 60 روزگی عموماً در برنامه انتخابِ جایگزینها پیشنهاد نمیشود؛ زیرا این برهها امکان نشان دادن پتانسیل رشد خود را نداشتهاند؛ اما در صورتی که برنامه انتخاب و اصلاح نژاد دام برههای بالای 100 روز را در برنامه خود داشته باشد، تاثیرات مادر بر بره رفع شده است و برهی مد نظر توانایی رشد واقعی خود را نشان میدهد.
زمانی که یک دامدار یا مزرعهدار «وزن از شیرگیری» را به عنوان یک معیار برای انتخاب جایگزینهای گله یا مزرعه خود در نظر میگیرد، باید وزنهای برهها را بر اساس جنس، سن، پرورش، نوع تولد و سن مادر آن بره محاسبه کند و این عوامل را در ارزشگذاری روی بره در نظر داشته باشد. اصلاح ژنتیک دام به صورت طبیعی و انتخاب جایگزینها و نسل بعدی گله، بدون در نظر گرفتن این عوامل تاثیر مطلوبی نخواهد داشت.
- رشد بعد از «از شیرگیری»
همانطورکه در سطرهای قبل توضیح داده شد، وزن از شیرگیری در برنامه جایگزینی و انتخاب، یک فاکتور برای پتانسیل رشد حیوان در نظر گرفته میشود؛ اما اگر وزن بره بعد از گرفته شدن از شیر هم کنترل و سنجیده شود، میتوان به شاخصهای دقیقتری رسید. در واقع باید گفت رشدی که بعد از گرفته شدن از شیر ثبت میشود و افزایش وزنی که بره خواهد داشت، میتواند رشد واقعی یک برهی جایگزین را خیلی دقیقتر منعکس نماید. این فاکتور نیز میتواند به میزان 30 درصد در برنامه انتخاب موثر باشد.
- تولید پشم
البته در نظر گرفتن این عامل در برنامه انتخاب و جایگزینی برهها، بستگی به این دارد که در روند اصلاح نژاد گوسفند و صرفه اقتصادی ناشی از آن، دامدار چه حسابی روی تولید پشم آنها کرده است و جایگاه اقتصادی آن از نظر او چگونه است. معمولاً وزن پشم، طول الیاف، ضخامت الیاف و دیگر ویژگیهای آن، در برنامه انتخاب و جایگزینی در نظر گرفته میشوند.
- ناهنجاریهای وراثتی
این موارد نیز از جمله چیزهایی هستند که در صورت بروز نشانههای آن در یک بره، باعث میشود که آن بره به صورت کامل از برنامه جایگزینی حذف شود. ناهنجاریهای مربوط به فک، نهان خایگی، پلکهای برگشته و … از جمله این عارضهها هستند که در اصلاح نژاد دام به صورت طبیعی باید مورد توجه قرار بگیرند.
- بررسی پتانسیل ژنتیکی
هر دامداری که صفات مورد تاکید در برنامه انتخاب خود را تعیین کرد باید پتانسیل ژنتیکی میشها و قوچهای جایگزینی که مدنظر دارد را نیز ارزیابی کند. پتانسیل ژنتیکی مطلوب شامل مواردی نظیر شجرهنامه، ارزیابی دیداری یا میدانی، آزمایش عملکردهای دام، اندازهگیری عملکرد انفرادی دامها و عملکرد نتاج آنها است. در مورد انتخاب قوچها نیز باید این موارد را با دقت بیشتری بررسی کرد.
- در نظر گرفتن رکوردها
سیستمهای رکوردگیری که در گلهها و مزارع پرورش دام و به خصوص مزارع گوسفند، استفاده میشود انواع مختلفی دارد. هنگامی که دامدار صفات مد نظر خود را برای جایگزینها انتخاب کرد باید دامهای برتر خود در آن صفت را تعیین هویت کند. بعد از انجام تعیین هویت، رکوردگیری از این دامها آغاز میشود، این کار میتواند نظارت بر نقصها را آسانتر کرده و پیشرفت ژنتیکی گله و موفقیتآمیز بودن عمل جایگزینی را بیشتر تضمین کند. رکوردگیریِ مطلوب میتواند در نهایت صفتهایی نظیر وزن از شیرگیری، نرخ برهزایی و … را بهبود بدهد.
در صورتی که از مطالعه این مقاله رضایت داشتهاید توصیه میکنیم مقاله اصلاح ژنتیک در گوسفندان آنها را تبدیل به محصولات تراریخته میکند؟ را نیز مطالعه بفرمایید.