جفت گیری قوچ و تولید مثل قوچ چگونه است و عوامل موثر آن چیستند؟
جفت گیری قوچ و فرآیند تولید مثل قوچ و به طور کلی تولید مثل گوسفند نیاز به سنجش و کنترل عوامل مختلفی دارد. در دامداری مدرن برای رسیدن به حداکثر بهرهوری توجه به این نکات ضروری است. همچنین باید دانست که قوچ هتروزیگوت و قوچ هموزیگوت نیز به عنوان قوچهای اصلاح نژادی، برای بازدهی مناسب نیاز به این سنجشها و کنترلها دارند و بر خلاف باور عدهای که فکر میکنند با داشتن این گوسفندانِ اصلاح نژادی در مزرعه خود بهرهوری را افزایش خواهند داد، باید گفت که این قوچها و میشها نیز باید مورد سنجش و کنترل قرار بگیرند و از برخوردار بودن آنها از شرایط مطلوب اطمینان حاصل کرد.
دانستنیهایی در مورد تولید مثل قوچ
اولین و مهمترین نکتهای که در مورد تولید مثل قوچ باید به آن اشاره کرد، در مورد زمان حضور قوچ در گله است. برخی از مزرعهداران و دامداران افزودن قوچ به گله یا مزرعه را تا چند روز قبل از آغاز فصل جفتگیری به تعویق میاندازند؛ در حالی که این کار اشتباه بوده و حداقل چند ماه قبل از آغاز شدن فصل جفتگیری باید قوچ یا قوچها را وارد گله یا مزرعه کرد. به موقع اضافه شدن به گله یا مزرعه باعث بهبود کیفیت جفت گیری قوچ میشود. این حیوانات برای عادت کردن به محیط جدیدی که به آن وارد میشوند نیاز به زمان دارند. همچنین قوچها قبل از آغاز فصل جفتگیری باید تغذیه مناسبی داشته باشند و جیره غذایی مخصوص خود را دریافت کنند. پس بهتر است که از چند ماه قبل به گله یا مزرعه مورد نظر اضافه شوند.
استانداردهای مَنی قوچ
برای اینکه منی یک قوچ منجر به باروری و برهزایی موفق شود باید دارای استانداردهای مخصوصی باشد. دامداران باید تعیین و سنجش این استانداردها را با کمک یک دامپزشک انجام داده و قوچهایی که منی آنها در شرایط استاندارد نیست را از فرآیند جفتگیری حذف نمایند. در ضمن باید گفت که قوچ هتروزیگوت و هموزیگوت نیز با وجود اصلاحات نژادیای که روی آنها انجام گرفته است هم باید مورد این سنجش قرار بگیرند.
اولین موردی که باید در منی قوچها تست شود عدم وجود باکتری «بروسلا اوویس» است. این باکتری عامل بیماری «تب مالت» بوده که یک بیماری مشترک بین دام و انسان است. نبود این باکتری در منی قوچ این اطمینان را ایجاد میکند که میشی که با قوچ مورد نظر جفتگیری میکند به این بیماری دچار نخواهد شد و همچنین دامدار و دیگر افراد حاضر در محیط نیز دچار بیماری تب مالت نمیشوند.
مورد دیگری که در تولید مثل قوچ حائز اهمیت است و حتماً باید مورد سنجش قرار بگیرد مقدار گلبولهای سفید موجود در منی قوچ است. برای اینکه جفت گیری قوچ مطلوب باشد نیاز است که در حدود 5 درصد از میزان منی حیوان را گلبولهای سفید تشکیل داده باشند.
دو عامل مهم دیگری که حتماً باید مورد پایش قرار بگیرند ریختشناسی نرمال منی و درصد جنبندگی آن است. درصد جنبندگیِ منی یک قوچ سالم باید بین 30 تا 70 درصد بوده و ریختشناسی نرمال آن نیز بین 30 تا 50 درصد ذکر شده است.
سن پِبوبِرتی یا بلوغ جنسی قوچ
از لحاظ زمانی وقتی که اندام مربوط به تولیدمثل برهها شروع به فعال شدن میکند اصطلاحاً سن پبوبرتی آنها است. در مورد قوچها عموماً این گونه است که وقتی به 50 تا 60 درصد از وزن مطلوب بلوغ خود برسند، پبوبرتی اتفاق خواهد افتاد. این اتفاق در سنین بین 5 تا 7 ماهگی برهها رخ خواهد داد.
البته باید توجه کرد که عوامل مختلفی بر این قضیه تاثیر خواهند گذاشت. مواردی مثل تغذیه برهها یا نژادهای آنها بر پبوبرتی موثر هستند. برای مثال بره قوچهایی از نژاد رومانف یا از نژاد فنلاندی نسبت به بره قوچهای نژادهای دیگر، زودتر به پبوبرتی خواهند رسید. در مورد تغذیه نیز باید اشاره کرد که در صورتی که این برهها تغذیه مناسبی نداشته باشند و جیره نویسی مطلوب برای آنها اتفاق نیفتد، سن پبوبرتی این برهها میتواند تا 12 ماهگی نیز به تعویق بیفتد. در مورد قوچ هتروزیگوت و هموزیگوت نیز این مورد صادق بوده و این قوچهای اصلاح نژادی هم اگر تغذیه مناسبی نداشته باشند سن پبوبرتی و باروری آنها به تعویق خواهد افتاد.
شرایط مطلوب اسپرمزایی برای جفت گیری قوچ
تولید اسپرم یا اسپرمزایی در قوچها زمانی در حدود 49 روز یا 7 هفته به طول میانجامد؛ بنابراین نیاز است که جیره مخصوص و تغذیه مناسب، دو ماه قبل از آغاز فصل جفت گیری قوچ آغاز شود تا بتواند در زمان مناسب منجر به تحریک اسپرمزایی شود. تغذیه مناسب و اصولی میتواند در نهایت منجر به افزایش اندازه بیضهها و همچنین تولید اسپرم به میزان بیش از 100 درصد بشود. در فرآیند تولید مثل قوچ یکی از راههای تشخیص اسپرمزاییِ مطلوب انجام معاینه دستی است. عموماً سایز بیضههای یک قوچ میتواند نشاندهنده اسپرمزایی مطلوب باشد. علاوه بر سایز بیضه میتوان از طریق لمس و بررسیِ دُم قوچ نیز به میزان ذخایر اسپرم حیوان پی برد. اگر قوچ دارای دمی بزرگ و محکم باشد به این معنا خواهد بود که این حیوان ذخایر اسپرم مناسبی داشته و اگر قوچ دارای دمی کوتاه و نرم باشد قوچ مورد نظر ذخیره اسپرم مناسبی ندارد.
یکی دیگر از عوامل مهم و تاثیرگذار در اسپرمزایی قوچها قرار داشتن بیضهها در دمای مناسب است. بیضهها باید دمایی پایینتر از دمای طبیعی بدن داشته باشند. کنترل دمای مناسب بیضهها به دو روش طبیعی و مصنوعی انجام میگیرد. کارکرد روش طبیعی بدین شکل است که غدههای عرقی بزرگ در پوست کیسه بیضه و یک سیستم ماهیچهای، بیضهها را در راستای بدنِ قوچ بالا یا پایین میکند. باید توجه داشت که اگر بیضه برای مدت طولانی در دمای بیش از 32 درجه سانتیگراد قرار داشته باشد یا برای مدتزمانی کمتر در دمای بیش از 37 درجه باشد، فرآیند اسپرمزایی با مشکل مواجه خواهد شد. البته گرما و درجه حرارت بالا بیشتر به اسپرمهای توسعه یافته آسیب خواهد زد تا اسپرمهای در حال تکامل؛ بنابراین هر چه به آغاز فصل جفت گیری قوچ نزدیک میشویم تنظیم دمای محیطی اهمیت بیشتری پیدا میکند.
روشهای مصنوعی برای کنترل دمای بیضهها نیز مواردی مثل پشمچینی، داشتن آب کافی در طول روز و همچنین داشتن سایهبان در محل نگهداری را شامل میشود.
از آنجایی که داشتن پشم موجب ایجاد تنش حرارتی در قوچها خواهد شد، باید در بازه زمانی 6 تا 8 هفته قبل از جفتگیری و تولید مثل قوچ پشمچینی آنها انجام شود. همچنین اگر نگهداری گوسفندان در یک اقلیم گرم و خشک انجام میشود قوچها باید در گرمترین ساعات روز در محیطی سربسته نگهداری شوند که دارای سایهبان باشد و آب کافی نیز در دسترس حیوان باشد.
موارد تاثیرگذار بر فرآیند اسپرمزایی قوچها، در مورد تمامی نژادها و انواع گوسفندان صدق کرده و در مورد قوچ هتروزیگوت و هموزیگوت به عنوان قوچهایی اصلاح نژاد شده نیز صادق است.
تاثیرات فصل بر جفتگیری
در تولید مثل قوچ شرایط هر فصل تاثیرگذار خواهد بود ولی نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که گوسفندانی که بومی اقلیمهای معتدل هستند، عادات جفتگیریشان بیشتر تحت تاثیر شرایط فصلی است؛ اما نهایتاً باید اشاره کرد که در حالت کلی برای همه نژادهای گوسفند فصل پاییز بهترین فصل برای جفتگیری است. همانطور که در بخش قبلی اشاره شد افزایش دما در محیط که میتواند ناشی از آبوهوای فصل هم باشد، بر میزان اسپرمزایی و باروری قوچها تاثیرگذار خواهد بود و با توجه به اینکه عموماً هوای فصل بهار از هوای فصل پاییز گرمتر است، برای قوچها نیز فصل پاییز زمان مناسبتری برای جفتگیری است.
نکتهای که جا دارد در بخش تاثیرات فصلی به آن اشاره کنیم این است که برخی از نژادهای گوسفند هستند که فصل و شرایط آن بر روند جفت گیری قوچ و میش این نژادها تاثیری نخواهد داشت. این نژادها شامل گوسفندهای مو دار، نژاد پلی پی، نژاد رامبویه، نژاد دورست، نژاد رومانف، نژاد مرینوس و نژاد فنلاندی میشود.
فرآیند جفتگیری
رفتارها و نشانههای هنگام آمیزش در بین تمامی قوچها تقریباً یکسان است چه این قوچ یک قوچ معمولی باشد چه یک قوچ اصلاح نژاد شده مانند قوچ هتروزیگوت یا هموزیگوت.
از جمله رفتارهایی که قوچ هنگام فحل بودن یک میش از خود نشان میدهد باید به مواردی مثل بو کشیدن ادرار میش، پیچاندن لبها به سمت بالا و باز کردن پاها اشاره کرد. با نشان دادن چنین رفتارهایی میش نیز به سمت قوچ آمده و عمل آمیزش اتفاق میافتد. باید دقت داشت که جفتگیری در دفعات اول ممکن است موفقیتآمیز نبوده و قوچ و میش چندین بار این کار را تکرار کنند. در ضمن قوچها عموماً ترجیح میدهند با میشهایی از نژاد خودشان و همچنین میشهایی مسنتر از خودشان آمیزش داشته باشند.
همچنین باید توجه داشت که اگر برای دستهای از میشها بیش از یک قوچ استفاده شود، ممکن است بین قوچها درگیری ایجاد شده و قوچهای مسنتر قوچهای جوانتر را مغلوب کرده و اجازه جفتگیری را به آنها ندهند. در این درگیریها ممکن است به قوچ های اصلاح نژادی نظیر قوچ هترزیگوت آسیب نیز برسد که زیان اقتصادی زیادی را به دامدار تحمیل خواهد کرد.
در ضمن جفت گیری قوچ در یک گله اگر با بیش از یک قوچ صورت بگیرد باید با احتمالاتی مثل نابارور بودن یا همجنسگرا بودن برخی از قوچها نیز توجه داشت.
در آینده و در مقالههایی دیگر به عوامل موثر بر تولید مثل قوچ هتروزیگوت و جفتگیری قوچها بیشتر خواهیم پرداخت.
تغذیه قوچ
در مورد تغذیه و جیره قوچهای پرواری و قوچهای داشتی تفاوت وجود دارد. قوچهای داشتی آن دسته از نرهای گله هستند که به منظور ازدیاد نسل و جفتگیری با میشها، نگهداری میشوند. این قوچها در طول سال که فصل جفتگیری و زمان فحل شدن میشها نیست، خوراکی معمول داشته و مقدار جیره روزانه آنها بین 1100 تا 1500 گرم در روز خواهد بود؛ اما با نزدیک شدن به فصل جفتگیری و فحل شدن میشها، نیاز است که خوراک این دامها طبق جیره نویسیای که برای آنها در نظر گرفته شده است، افزایش پیدا کند. خوراک قوچها در این بازه زمانی معمولاً تا 1800 گرم در روز اضافه خواهد شد. باید دانست که هوچ اصلاح نژادی مثل قوچ هتروزیگوت و هموزیگوت نیز باید جیره نویسی اختصاصی داشته باشد.
باید در نظر داشت که جیره قوچها باید شامل علوفه و کنسانتره باشد و نسبت ترکیب این مواد غذایی نیز در جیره نویسی آنها رعایت شده باشد. کنسانتره باکیفیتی که بتواند قوچها را مهیای جفتگیری موفق نماید، باید شامل موادی مثل جو، کنجاله سویا، نمک، سبوس، ویتامین، مواد معدنی و … باشد. خریداری کردن کنسانتره از شرکتها و تولیدکنندگان معتبری مانند افشار ژن این اطمینان را برای دامداران ایجاد میکند که بهترین و باکیفیتترین محصول موجود در بازار را برای قوچهای داشتی خود فراهم کردهاند.
در مورد علوفهی مصرفی قوچها نیز باید اشاره داشت که در صورتی که این علوفه از نوع علوفه هیدروپونیک باشد، نیاز دارد که مقدار آن افزایش پیدا کرده تا ارزش غذایی مورد نیاز قوچ تامین شود. همانطور که میدانیم علوفههای هیدروپونیک در فضایی محصور مانند انبار و سوله و بدون خاک، کشت میشوند. این فرآیند باعث میشود که چیزی در حدود 70 تا 80 درصد ساختار آنها را آب تشکیل بدهد. از آنجایی که آب فاقد ارزش غذایی است، دامداران در صورت استفاده از علوفه هیدروپونیک حتماً باید مقدار آن را به اندازهای افزایش دهند که ارزش غذاییِ دریافتی توسط دام، با ارزش غذاییای که از علوفههای معمول به دست میآورد برابر شود.
در ضمن مجتمع دامپروری افشار ژن محصولات بینظیری مثل قوچ هترو ، قوچ همو ، میش هترو ، میش همو ، گوسفند چندقلوزا ، گوسفند دوقلوزا ، میش چندقلوزا و میش دوقلوزا را به متقاضیان عرضه میکند. برای اطلاعات بیشتر با ما تماس بگیرید.